کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

بازنشر نوشته‌ها نگارنده را خوش‌حال می‌کند؛ نیازی به اجازه نیست.
فقط اگر جایی نوشتیدشان آدرس بدهید که بروم و بخوانم و ذوق زده بشوم.

بایگانی
يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ب.ظ

سندرم عدم ارتباط


بسم الله...

سلام!

+

خداوند می داند این روزها دلم برای چه چیزهای مربوط و نامربوطی تنگ است.

و از حالا به بیست و هشتم بهمن فکر می کنم و البته مدتی ست سندرم ترس از عدم ارتباطم عود کرده.

کنار گذاشتن تلفن همراه خوشایند خیلی هاست؛ برای من عین عذاب است.

خاموش کردن مودم خانه برای بعضی ها یعنی رسیدن به آرامش فکر؛ ولی برای من وصل نشدن اینترنت دایل آپ یک دغدغه ی بزرگ فکری ست.

حتما می توانید تصور کنید که هیچ وقت به کشیدن پریز تلفن و عوض کردن سیم کارت و حذف کردن وبلاگ فکر نمی کنم.

و همه ی این ها به خاطر این نیست که استفاده ام از اینترنت زیاد است و دانلودم همیشه به راه و بیست و چهار ساعته تلفن صحبت می کنم. اضطرابی که همه ی وجودم را پر می کند به خاطر ورودی هاست.

مدام به این فکر می کنم نکند کسی فقط همین یک راه ارتباطی از من را یادش مانده باشد و کاری داشته باشد که مدت هاست دارد با خودش سر گفتنش کلنجار می رود و من یکهو تصمیم می گیرد بگوید، بعد من خاموشم، عوض شدم، وجود ندارم .

بعد هی فکرم درگیر و درگیر تر می شود و هی بیشتر به کارهام نمی رسم.

این روزها هی فکر می کنم نکند کسی مدت هاست با من کاری دارد و یکهو با خودش دلش را صاف می کند که کارش را بگوید بعد یادش بیاید من کنکور دارم و نگوید و یادش برود و توی دلش بماند و ...

این روزها سندرم عدم ارتباطم به حد اعلایش در زندگی م رسیده...

 

 

 

پ.ن: نوشته ی " همسایه قرار بود ... " در قسمت یادداشت های همشهری جوان این هفته چاپ شده.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۷/۱۹
فاء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی