بسمالله...
سلام!
+
از وقتی وارد دانشگاه شدم و روزهای امتحان پایان ترم یک رسید، میزان نوشتنم اینجا کمتر شد. حجم کاری دانشگاه آن قدری زیاد شده بود که زمان، اجازهی فکر کردن دربارهی خودم را بهم نمیداد. من به خلافِ چهار سال تحصیلم در دبیرستان داشتم خوب درس میخواندم.
حالا سه واحد پایاننامهام مانده ولی کارشناسی را با معدل قابل قبولی تمام کردهام.
- حداقل اگر نوشتنم کم شد، چیزی به honor & awards رزومهام اضافه شد! -
یک سال است که زندگیِ من یک تغییر بزرگ دیگر کرده است. حضورم شاید در فضاهای واقعی آن قدری کم نشده ولی فعالیت مجازیم به شدت کاهش داشته. این را میتوانید از آمار پستهای اینستاگرامی و سرعت پاسخ دادن پیامهای واتساپم بفهمید.
این تغییرِ مجازی چندان هم بد نبوده. توی این یک سال مقدمات ورود به یک زندگی جدید را یاد گرفتهام ولی ننوشتن، کم نوشتن بیحوصلهام کرده.
از دست کسی کفری میشوم و چیزی نمیگویم و چیزی نمینویسم و توی دلم رسوب میکند. خاطرهها را بعضاً به خاطر مکتوب نشدن فراموش میکنم. چفت و بست روزهام به هم ریخته باشد انگار.
فکر میکنم سبک زندگیِ قبل از دانشگاهم جسورانهتر بود.
دوست دارم دوباره به همان سبک زندگی برگردم.
نه که از یک سال گذشتهام راضی نباشم؛ نه.
از تیر نود و هشت تا تیر نود و نه، دنیای من عوض شده. و خوب هم عوض شده :)
این یک سالی که گذشت یک سال کامل معلمی کردم. ماههایی بود که 25820 تومان حقوق گرفتم! روزهایی بود که با بچهها به چالش خوردم.
این یک سالی که گذشت ازدواج کردم و وسایل زندگیم را کمکم خریدم و وسایلم را بردم خانهای به جز خانهی پدر و مادرم.
این یک سالی که گذشت یک بیماریِ همهگیر سر تا ته روزهای منتهی به جشن عروسیمان را درگیر خودش کرد. اگر بگویم ناراحت و دمغ نشدم دروغ گفتهام. این که فکرت برعکسِ چیزی که برنامهریزی کرده بودی این روزها درگیرِ آمار بیمارها و ... باشد طبیعی نیست. این که دعا کنی مراسمت با این اوضاع کنسل بشود طبیعی نیست. اما حالا، چند روزی هست که آرامام. الحمدلله
تو خدای شنوندهی دعاها و بینندهی اوضاع بندگانای. من به این گزاره باور دارم.
خدا جانم،
روزهای من را مفیدتر قرار بده.
نیتهایم را در قبال بندههایت خالص کن.
دلم را صاف کن و بی لکه.
کمک کن برای تو بخواهم و این قدر زود رفتارم عوض نشود.
راهِ خوبِ واقعی بودن را به من نشان بده.
خدا جانم،
چند وقتی هست که خوب به تو فکر نکردهام.
کمک کن دوباره بشود برایت بنویسم...
پ.ن یک:
ازدواج کنید رفقا! از من به شما نصیحت. از جنبههای مالیش نترسید. حاضرم پرینت حسابم را برایتان منتشر کنم که ببینید خدا خودش روزی را به قدر کفایت میرساند؛ حتی با همان ماهی 25820 تومان!
پ.ن دو:
برای مفید شدن روزها، باید برنامهریزی کرد. من این روزها بیشتر مینویسم و چکلیست میسازم و خطخطی میکنم. البته که keep note گوگل هم خوب چیزی است! لذتی که در تیک زدن در مربعهایش هست با لذتِ پولِ ناگهانی پیدا کردن لای ورقههای کتاب برابری میکند!