بسمالله...
سلام!
+
با تکههای پیکرمان
با گیسوان دخترمان
میخواستید چه کار کنید؟
ما زندهایم مثل امید
این چند روزه را بروید بر کشتن افتخار کنید
شیپور جنگ را زده و
یکباره صلح میطلبید
ابلیسزادگان پلید
ای بدترینِ اهل زمین
با ما رسیدگان به یقین پس مایلید قمار کنید
مردم، علاج در وطن است
دنیا فقط لب و دهن است
این جنگ جنگ تن به تن است
آزادگان کل جهان!
فکری برای تربیتِ اقوام بردهدار کنید
این ظلمهای بیحدشان
افکار تیره و بدشان
آژیرهای ممتدشان
سوراخهای گنبدشان
این موشهای شبزده را ای گربهها شکار کنید!
کودککشان ورطهی نیست
بزدلتر از شما چه کسی است؟
ما در مسیرِ آمدنایم
جرثومگان ظلم و ستم
وقت است تا به همت هم از خانهها فرار کنید
صحبت نه از زیاد و کم است
شمشیر خشم ما دودم است
یک ضربه نیز مغتنم است
این تیغ تیغ روز جزاست
کعبه ورا