بسمالله...
+
رفتنمان به مشکل خورده ولی
خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر،
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است...
من از آن روز که دربندِ توام آزادم ها!
بسمالله...
+
رفتنمان به مشکل خورده ولی
خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر،
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است...
من از آن روز که دربندِ توام آزادم ها!
بسمالله...
سلام!
+
مجموعهای تدوین شد برای سفر مشهدِ هیئت عقیلهی عشق و با محوریت یاران و اصحاب حضرت. انشاءالله ایراداتش را به قدر بضاعتم رفع میکنم و اینجا هم میگذارمشان.
باشد که نگاه خودشان کار را بهدردبخور کند.
پ.ن یک:
منابع کار از لهوف است و نفسالمهموم و زیارت ناحیهی مقدسه و مردان و رجزهایشان.
این پست به مرور کامل میشود.
پ.ن دو:
عنوان، مصرعیست از یکی از مدحهای آقای مطیعی.
بسمالله
سلام!
+
اینجا تعدادی از پستهای اینستاگرامیِ این ماه را ببینید و دعا کنید روایت اربعین هم به آنها اضافه شود...
بسمالله...
سلام!
+
"قتل الله قوماََ قتلوک" یعنی هیچکس به تنهایی حریفت نبود.
خاک بر سرِ دنیا، بعد از قربانیِ حسین(ع)..
بسمالله...
سلام!
+
دیدنِ واقعیت لازم است؟
لازم است.
بوی ماندگی از بعضی جاها زده بیرون و عفونت تا نقاطِ حساس رسیده؟
بله من هم میشنوم. شامهام هم متاسفانه تیز است.
واقعیت را گفتن خیلی وقتها میشود سیاهنمایی؟
میدانم.
اما به خودِ خداوند قسم ما امید میخواهیم...
باور کنید خمودگی نایمان را گرفته.
نگاه کنید به اعتمادی که به ما میکنید؛ خرید خانه را هم نمیسپارید به ما...
به خودِ خداوند قسم همهی نیرومان حبس شده توی وجودمان؛ بس که گفتهاید نمیتوانیم.
این روزها دلم میرود برای فریاد کشیدن.
برای جولان دادن توی میدان.
برای دیالوگهای پر از امید و شور.
خسته شدم از به اصطلاح سیاستی که هی میگوید ما بدبختایم، ما هیچ چیز نداریم، تهش هیچ چیز نمیشویم.
من از شما جماعتِ گِلام خستهام.
از همهی عقل کردنهایتان.
از مصلحتاندیشیِ مدامتان.
از این همه توجیهِ بیخودتان.
من خستهام از بیانصافیهایتان.
از مغالطههای تحقیرتان.
از زیر میز بازی زدنتان.
از نپذیرفتن اشتباهاتتان.
مادرم همیشه میگفت همه اشتباه میکنند. معصوم نیستیم که ما.
میگفت از آن لحظهای که قبول کنی اشتباه کردی کمکت میکنم و اصلا خودم همه چیز را درست میکنم. اشتباه کردی؟ فدای سرت. آسمان که نیامده زمین. درستش میکنیم.
از همان لحظهای که قبول کنی اشتباه کردی.
از همان لحظهای که سرت را برگردانی سمتِ آسمان..
سرتان را برگردانید سمتِ آسمان.
اشتباه کردید؟
فدای سرتان.
با هم درستش میکنیم..
مگر اینجا مالِ کسی به جز ماست..؟
پ.ن:
خدا را شکر محرمت را دادی به ما حضرتِ ثارالله..
خدا را شکر آن گوشهی خیمه میتوانیم خودمان را آدم حساب کنیم.
خدا را شکر کهامسال هم ما را راه دادی بین دوستدارانت.
بسمالله...
سلام!
+
لطفیست که میکند غمت با دلِ من،
ورنه دلِ تنگِ من چه جای غمِ توست...؟
محرم دارد میرسد.
دعا کنیم غمش امسال هم ما را بزرگ کند...
برای این روزها تا اربعین خوب است کتاب بخوانیم. یک بار ازشان نوشته بودم مجدد عناوینشان را مینویسم:
۱. کتاب آه، برگردان نفسالمهموم، یاسین حجازی، انتشارات جام طهور
۲. فتح خون، شهید مرتضی آوینی، انتشارات واحه
۳. ماه به روایت آه، ابوالفضل زرویی نصرآباد، کتاب نیستان
۴. پدر، عشق و پسر، سید مهدی شجاعی، کتاب نیستان
۵. آفتاب در حجاب، سید مهدی شجاعی، کتاب نیستان
۶. فصل شیدایی لیلاها، سید علی شجاعی، کتاب نیستان
۷. کآشوب، مجموعهی نویسندگان، نشر اطراف
۸. رستخیز، مجموعهی نویسندگان، نشر اطراف
۹. حماسهی حسینی/ جلد اول، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
۱۰. قیام، علی صفایی حائری(عین.صاد)، انتشارات الغدیر
۱۱. انسان ۲۵۰ ساله، سید علی خامنهای، نشر صهبا
۱۲. عقل و عشق در حریم عاشورا، غلامحسین ابراهیمی دینانی، نشر سروش
۱۳. خدا خانه دارد، فاطمه شهیدی، انتشارات معارف
۱۴. پنجرههای تشنه، مهدی قزلی، سورهی مهر
۱۵. سِفر عشق، رضا احسانی، انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)
۱۶. پادشاهان پیاده، بهزاد دانشگر و محمدعلی جعفری، انتشارات عهد مانا
۱۷. با کاروان شام، علیرضا قزوه، سورهی مهر
۱۸. نامههای کوفی، سعید بیابانکی، سورهی مهر
۱۹. نامیرا، صادق کرمیار، کتاب نیستان
۲۰. سقای آب و ادب، سید مهدی شجاعی، کتاب نیستان
۲۱. مردان و رجزهایشان، سید مهدی شجاعی، کتاب نیستان
میتوانید هشتگ #محرم_خوانی را هم در اینستاگرام جستوجو کنید و تجربیات خودتان را هم با همین هشتگ منتشر کنید.
بسمالله...
سلام!
+
امروز یک تجربهی جدید و زمانبر و سخت را تمام کردم.
کمالگرایی وقتی زیاد میشود نمیگذارد هیچ کاری انجام شود چون هیچ چیزی همیشه در شرایطِ ایدهآلِ ایدهآل نیست.
ولی امروز ما ۱۶ تا پکِ بازی آماده کردیم برای مهدکودک روضه.
۱۶ پک متفاوت با بازیهای مختلف.
تجربهی سخت و استرسآور ولی شیرینی بود.
از جمله کارهایی بود که شیرینیِ انجامش قشنگ چسبید به جانم.
ماجرا از این قرار است که ما توی هیئتمان هربار یک مجموعه بازی داریم برای بچهها و این بار تجاریسازیشان کرده بودیم.
اگر کسی برای مهدکودک هیئتشان توی محرم دنبال ایده میگردد پک پر از ایدههای جالب و کم هزینه بود. هر بازی تقریبا برای هر نفر دو تا سه هزار تومان درآمده بود و احتمالا در تعداد زیاد و با خریدِ بهتر میشود هزینهها را پایینتر هم آورد.
خلاصه این که مهدکودک هیئت امام جواد(ع) در خدمت شماست :)
بسمالله...
سلام!
+
تا قافیهی شعر امیر است و غدیر است
برخیز که هنگام مراعاتُ نظیر است
الیوم که أکملتُ لکم دینکم آمد
تا عرش فراخوان تماشای امیر است
افطار در خانهی مولا بنشیند
هر خسته که مسکین و یتیم است و اسیر است
بر طبل بکوبید نقاره بنوازید
آواز بخوانید که بی مایه فطیر است
مَن ماتَ علی حُبّ علی ماتَ شهیدا
آنان که نمردند بمیرند که دیر است
این شیههی اسبان ظهور است میآید
هنگامهی ما یَستوِی الاعمی وَ بصیر است
از آقای "مهدی جهاندار"
+
اول باید
آب این برکه را عوض کنم
به سلیقهی خودم
چند درخت دور و برش بکارم
بعد کمی
خاک رنگ و رو رفتهی این کویر را
آب و جارو کنم
جهاز شترها را برق بیندازم
و دوربین را در زاویهای مناسب بگذارم
چند دقیقه بعد
دو خورشید
از دو سوی کوهِ دستهایشان
سر بر میآورند
این اتفاق
در هر عکسی نمیافتد
از آقای "میثم فروتن"
پ.ن:
ذاتِ رسالت پدیدهای است بس بزرگ و شگرف؛ آنقدری که خودِ خدا میداند باید کجا قرارش بدهد.
«...اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ...»
(انعام، ۱۲۴)
بعد شما گمان کنید که رسول کسی باشد که خداوند در وصفش بگوید:
«لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ»
(توبه، ۱۲۸)
خودتان حساب کنید ارزشِ این رسالت چهقدر است.
گمان کنید بخواهیم این رسالت را درگروی چیزی بگذاریم و به هم مربوطشان کنیم.
مسئلهی دوم چهقدر باید مهم باشد؟
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»
(مائده، ۶۷)
مسئلهی دوم چیزی است که ادامهی رسالت، این ریسمان نجاتِ بشریت وابسته به آن است.
مسئلهی دوم ولایت شماست.
خداوند را بهخاطر حبی که از شما در دلمان است شکر میکنیم؛ هزار بار!
«الحمدلله الذی جَعَلَنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)»
بسمالله...
سلام!
+
پدربزرگِ یکی از دوستانمان وصیت کرده بود که اگر وفاتش افتاد نزدیکِ ولادتِ یکی از ائمه یا یکی از اعیاد و یا ازدواجِ جوانهای فامیل، شادی را به هم نزنند و به خاطر او جشن را تعطیل نکنند.
عجیب چسبید بهم این وصیتش..
آنقدری که اضافهاش کنم به مالِ خودم.
از من به شما وصیت!