کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

بازنشر نوشته‌ها نگارنده را خوش‌حال می‌کند؛ نیازی به اجازه نیست.
فقط اگر جایی نوشتیدشان آدرس بدهید که بروم و بخوانم و ذوق زده بشوم.

بایگانی
پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۱، ۰۷:۳۰ ب.ظ

پستی پر از پراکندگی...

بسم الله....

سلام!

خلی وقت بود که اینجا نیومده بودم.... راستش هم وقت داشتم که بیام و هم می تونستم بیام..... ولی خب....

گاهی نوشتنت نمی آید......

حالا هم نمی دونم باید چی بنویسم. اتفاق که زیاده توی این چند وقتی که به وبلاگم سر نزدم..... مثل آفتابی که احتمالا نمی تونم برم.... مثل روز سمپادی که عین چی  رفتم توش..... مثل وبلاگی که هر روز داره برام عادی تر می شه....

اتفاق زیاده ولی همشون انگار برام عادی اند.... هیچ کدوم نمیان روی کاغذ.....این پست خیلی پراکنده است.ببخشید.....

پ.ن1:

گاهی اوقات فکر می کنم این سمپادی که حتی صاحبانش هم دوستش نمی دارند دیگر به چه دردی می خورد.....خنده ام می گیرد... چه حرف ها...! حتما شنیده اید که می گویند بلایی که بر سر فوتبال جامعه آمده مال کجاست.... (گفتم فوتبال جامعه یاد فردوسی پوری افتادم که 2 هفته ای می شود مچلمان کرده....) مدیر فوتبال باید فوتبالی باشد...!

قاعدتا مدیر سمپاد هم می بایست سمپادی باشد......

به این فکر می کنم که سمپادی که اعضایش حاضر به همکاری با هم نیستند دیگر به چه دردی می خورد....؟

به این فکر می کنم که معنای سمپادی بودنم توی این 4 سال سمپادی بودن چه قدر تغییر کرده.......

پ.ن2: اندر حکایات گیم نت 1.4...........!

با این وضعیتمون سر کلاس خدا آخر عاقبت معدلای این ترممون رو به خیر کنه........!!!

پ.ن3: عجب سالی باشه این سال 91.......!

پ.ن4: گاهی دلم برای خودم تنگ می شود..................

 

                                              

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۱/۲۴
فاء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی