کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

بازنشر نوشته‌ها نگارنده را خوش‌حال می‌کند؛ نیازی به اجازه نیست.
فقط اگر جایی نوشتیدشان آدرس بدهید که بروم و بخوانم و ذوق زده بشوم.

بایگانی
چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

عید.بهار.فقر

کافه فرزانگان - عید.بهار.فقر
بسم الله... 

سلام! 

عید. 

بهار. 

مدرسه. 

اردو. 

کیک تولد مهزاد. 

ایمان آوردن مجدد به خلاقیت مینا توی غافلگیری. 

شب هایی که مادر خانه نیست. 

شب هایی که زهرا خانه نیست. 

شب هایی که پدر می رود بیت و سهم من یک ظرف قرمه سبزی نذری ست. 

روزهایی که کم کم احساس استرس می کنم. 

شهر امن شهدا. 

گوش دادن مداوم به ماه و ماهی، بی قرار و ارغوان.  

کتاب زیست. 

کتاب دینی. 

گل گاوزبان. 

مائده ی عزیز. 

نگرانی های احمقانه. 

 

 

 

 

 

ما عیدمان را، 

فاطمیه مان را 

امسال این چنین گذراندیم. 

بد فقری ست این فقر سعادت...

 

 

 

پ.ن: 

ده شب. جلوی مدرسه. منتظر پدر: 

بابا نیومدی هنوز؟ 

(صدای مراسم) دارم میام. 

نه. من با یکی از بچه ها میام. 

مطمئنی؟ 

آره. 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه دروغ که حسرت توش موج میزنه خیلی گناه داره...؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۵
فاء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی