همسایه قرار بود از فامیل نزدیک تر باشد...
بسم الله...
سلام!
+
پدر یادمان داده بود محکم باشیم. یادمان داده بود اگر کسی توی مدرسه، خیابان، توی بازی اذیتمان کرد، باید خودمان بایستیم و مسئله مان را حل کنیم. پدر بهمان گفته بود مسائلمان را خودمان باید حل کنیم. گفته بود دخترِ همسایه اگر چنگمان زد و باهامان قهر کرد و قانون بازی را به هم زد باید خودمان حرف بزنیم، تلاش کنیم و حتی پیش قدم شویم توی آشتی کردن. می گفت همسایه از فامیل هم به آدم نزدیک تر است. از همان بچگی هم اختلافاتمان را خودمان حل می کردیم. شکایت پیش پدر نمی بردیم. زشت بود مدام غر بزنیم به پدر. قرار بود همسایه از فامیل هم نزدیک تر باشد...
حالا خیلی وقت است داریم برای بچه های همسایه می خوانیم: " فرموده است واعتصموا، لا تفرقوا... راه نجات خواهی اگر ریسمان یکی ست. " ولی بچه های همسایه نزدیک نمی شوند. از همان دور فقط سنگ می گذارند توی کمانشان و پرت می کنند سمت خانه مان.
پدر، ما شکایت داریم. ما شکایتمان را برایت آورده ایم از بچه های همسایه که تا می توانند برای بقیه شیر می شوند و وقتی قرار است سامان بدهند به کارهای خانه ی خودشان، وقتی قرار است مهمان نوازی کنند هیچ اقتداری ندارند. از بچه های همسایه ای که به جای سپر کردن سینه شان جلوی کسانی که می خواهند محله را تصرف کنند بمب هایشان را می ریزند روی سر همسایه هایشان، هم محله ای هایمان.
پدر، بچه های همسایه همین هفته ی پیش 2000 نفر از هم محله ای ها را تشنه کشتند.
پدر، بچه های همسایه همین هفته ی پیش نفسِ 200نفر از خواهرها و برادرهایمان را گرفتند.
بعد هم خودشان را زدند به آن راه؛ انگار نه انگار هنوز نتوانستند بدن های بی جانِ این خانه را پس بدهند. " یا ایها العزیز، مسنا و اهلنا الضر"
پدر، این بچه های همسایه حرفِ ما را نمی فهمند. می شود شما به آن ها بگویید ما این روزها جشن مان بود؛ جشن ولایت. می شود برایشان بگویید 20 روز دیگر مانده بود به سینه زدنِ دوباره زیر پرچمِ هیئت؟ می شود برایشان این آیه را بخوانید، شاید درست بفهمند که "اشداء علی الکفار، رحماء بینهم" ؟
من که هیچ وقت پدر نبوده ام نمی توانم حالِ این روزهای شما را بفهمم ولی بزرگ تر ها این روزها یک داستانی را برایمان می گویند. می گویند عالمِ صاحب نفسی بود، وقتی جوجه اش جان داد چند روز آه می کشید و متاثر بود. می گویند باید برای شما دعا کنیم که 4000 نفر از امت تان، تشنه جان دادند.
می گویند باید برای شما خیلی دعا کنیم. برای قلبِ مهربانِ شما ...
پدر، "مسنا و اهلنا الضر. و جئنا ببضاعه مزجاه. فاوف لنا الکیل و تصدق علینا. ان الله یجزی المتصدقین"...