یکی دیگر از اولینها
بسمالله...
سلام!
+
داوری و قضاوت، کاریست بس دشوار.
یک تایید و یا ردِ تو میشود سرنوشتِ نهاییِ یک فیلمِ دانشآموزی.
تازه، داوری ای که قرار است من انجام بدهم همچین هم چیزِ مهمی نیست..
جزوِ یک گروهی بودم که فیلمهای چهارمین جشنوارهی فیلمِ دانشآموزی را چکِ ابتدایی میکردیم. فیلمهای من مستند بودند و انیمیشن. میانِ مستندها چندین کارِ خیلی خوب دیدم؛ مثلا نارسانه،مرثیهای برای یک رویا، قطبنما،پروانهای که سوخت و..
چیزی که فوقالعاده توجهم را جلب کرد،بحثِ انتخابرشتهی دبیرستان بود که دغدغهی خیلی از فیلمها بود؛ تقریبا ۴۰ درصدشان.
داوریِ کارها تمام شد.
اصلا به فکرِ دستمزد نبودم که رئیس شماره کارت خواست و مقدار ساعتِ کاری! دادم.
شب که دنبالِ کارتم میگشتم متوجه شدم دوستانِ سارق زحمتش را کشیدهاند! البته که دستنخورده بود. ولی حتی اگر خالی هم میشد ضررم میشد ۸ هزار تومان!!
خلاصه که به همتِ عزیزان، هنوز اولین حقوقم را نگرفتهام!
فردا میروم کارت را بسوزانم و یکی جدید بگیرم و بالاخره کارتم با پولِ خودم پر بشود. احساسِ عجیبیست استقلالِ مالی داشتن؛ حتی همین قدر کوچک.
اولین برداشت را که از کارتم کردم خبرتان میکنم!