کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

بازنشر نوشته‌ها نگارنده را خوش‌حال می‌کند؛ نیازی به اجازه نیست.
فقط اگر جایی نوشتیدشان آدرس بدهید که بروم و بخوانم و ذوق زده بشوم.

بایگانی
دوشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۱ ق.ظ

چرا این‌قدر زن؟!

بسم‌الله...
سلام!
+
از وقتی یادم‌ می‌آید مسئله‌های اطراف‌م مسائلِ مربوط به خانم‌ها بوده؛ در جای‌گاه‌ها و نقش‌های متفاوت‌شان در طول زندگی‌.
مسئله‌ی کار کردنِ خانم‌ها، تحصیل‌شان، حق طلاق‌شان، میزان مهریه‌شان، نوع پوشش‌شان، نقش دختری‌شان، جای‌گاه مادری‌شان، نحوه‌ی تاثیرگذاری‌شان، کم‌بودهای حضورشان در جامعه و...
یک وقتی فکر می‌کردم این تجمعِ مسائلِ مربوط به خانم‌ها به خاطر چی‌ست؟
وظیفه‌شان مهم‌تر است؟
کارشان را درست انجام نداده‌اند؟
یا چون من خودم عضوی از این دسته‌ام بیش‌تر دور و برم می‌بینم‌ و می‌شنوم‌شان؟


جوابِ دقیقی برایش پیدا نکردم ولی می‌خواهم راجع به یک مسئله‌ی مهم حرف بزنم.
گرچه موضوع، به صورتِ مستقیم به من مربوط نمی‌شود و من هم اصلا صلاحیت نظرِ کارشناسانه حول‌ش را ندارم ولی به عنوانِ طرح مسئله از من بپذیریدش:


نقشِ مادری مهم است؟ خیلی زیاد. و چه کسی است که این گزاره را تایید نکند؟
اما چه چیزی باعث شده که گزاره‌ی مقابل‌ش را زیاد نبینیم و زیاد به‌ش نپردازیم؟ ( این قیدِ زیاد را به خاطر این نوشتم که شاید محیطی که من بررسی‌ش کردم "فاقد" این پرداختن بوده)
چرا به نقشِ پدر بودن آن‌قدرها نپرداختیم؟
یک بار گعده‌ی بحثی داشتیم راجع به مدلِ اشتغالِ خانم‌ها. ( جا دارد توی یک پست چیزهایی هم از نظراتِ مطرح‌شده در آن جلسه بنویسم.) بحث رسید به این‌جا که از هرچیزی بگذریم از مدلِ رفتارهای بچه، تاحدی مشخص می‌شود که مادرش شاغل است یا نه.
این‌جای بحث یکی از معلم‌هایمان حرفی زدند که من را برد توی فکر: " همون‌قدری که شاغل‌ بودن یا نبودنِ مادر رو می‌تونید توی رفتارِ بچه ببینید، این رو  هم می‌تونید متوجه بشید که آیا پدرِ این بچه می‌بوسدش یا نه. آیا پدرش به‌ش محبت می‌کنه. "
به جرئت می‌توانم بگویم که پدر یک دختر، نقشِ بسیار پررنگی را در احساس امنیتِ دخترش ایفا می‌کند. گنجینه و اندوخته‌ی محبتِ وجودِ یک دختر را پدرش در اولین جای‌گاه می‌تواند پر کند. و اگر این گنجینه خوب پر شود، می‌شود امنیتِ عاطفیِ دختر.
چند وقت دقیق شدم روی رفتارهای پدرهای دور و برم. تعدادِ زیادی‌شان وظیفه‌شان را به عنوانِ پدر آن‌جور که باید، انجام نمی‌دادند‌.
و شاید خودشان هم متوجهِ این نقص در انجام وظیفه نمی‌شدند.
جای‌گاه پدری، مخصوصا برای دخترها، آن‌قدر مهم است که خیلی از مشکلات‌ِ بزرگ‌سالی‌شان را می‌سازد.
شبیهِ همان اثری که نقص در انجامِ وظیفه‌ی مادری به وجود می‌آورد.
پس چرا کسی معترضِ این وضع نیست؟
چرا وظیفه و نقشِ پدری، آن چیزی نیست که ما هی اهمیت‌ش را به هم یادآوری کنیم؟

چرا نگران‌ش نمی‌شویم؟
چرا مسئله‌ی یک کارگروه‌مان نمی‌شود سامان دادن به فضای کاری، طوری که به انجامِ وظیفه‌ی پدری کمک شود؟

پدرها نقش‌شان را خوب بازی کرده‌اند؟ می‌توانم با تقریبِ خوبی به این سئوال جوابِ منفی بدهم.

شاید پرداختنِ عجیب‌وغریب به نقش‌های خانم‌ها، ما را از نقش‌های آقایان غافل کرده‌.

شاید جای‌گاهِ شغلی‌شان، نقشِ نان‌آوربودن‌شان، همه‌ی نقش‌های دیگر را محو کرده‌.

هر چیزی که هست، نه می‌توان اهمیت و اثرِ پدرانِ جامعه را ندیده گرفت و نه عزمِ جدی‌ای برای تغییرِ وضع موجود دیده می‌شود. - البته اگر اساسا این را بپذیریم که مشکلی وجود دارد و اوضاع نیاز به اصلاح دارد. -


پ‌.ن:

در اهمیتِ نقشِ مادری شکی نیست.

در این که در همین موضوع هم چندان موفق نبوده‌ایم هم.

مسئله‌ی این پست، یک تفاوتِ بسیار مشهود در همان حیطه‌ی تئوری بود که نگارنده دلیلِ عقلی‌ای برایش پیدا نکرده.

گفتم شاید طرح‌ش باعث شود شما هم به‌ش فکر کنید و دلایل‌ش را بیابید :)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۰۱
فاء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی