جمعه, ۱۶ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ق.ظ
روضهی مکشوف...
بسمالله...
سلام!
+
و شما چه میدانید لذتِ دوباره ایستاده نماز خواندنِ مامان چهقدر است...؟
پ.ن:
لذتش بسیار است.
مامان، امروز بعد از ۲ ماه و ۲ روز نماز مغرب و عشایش را ایستاده خواند.
و من ایستادم و همهی طول نماز نگاهش کردم.
مامان، گچ پایش را باز کرد.
مامان، دیگر پانسمانی روی زخمِ پاش نیست.
زخمش به هم آمده. استخوانهاش جوش خورده. عضلهاش ترمیم شده. عصا را گذاشته کنار.
حالا خودش بلند میشود و وضو میگیرد. و وضویش دیگر جبیره نیست...
حالا خانواده از شرِ دستپخت من خلاص شدهاند و مامان باز غذای خانه را درست میکند.
حالا خودش راه میرود. خودش به گلها آب میدهد. خودش صبحها پردهی آشپزخانه را میکشد.
الحمدلله...
کاش همهی مامانها دوباره مدیریت اوضاع خانه را به دست میگرفتند.
کاش نمازِ همهشان باز ایستاده میشد...
روضههایی که زندگی میکنیم...
۹۷/۰۹/۱۶