کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

کافه فرزانگان

کاش آن قدری معرفت داشته باشیم که جرئت کنیم بشنویم

بازنشر نوشته‌ها نگارنده را خوش‌حال می‌کند؛ نیازی به اجازه نیست.
فقط اگر جایی نوشتیدشان آدرس بدهید که بروم و بخوانم و ذوق زده بشوم.

بایگانی
جمعه, ۱۶ آذر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸ ق.ظ

روضه‌ی مکشوف...

بسم‌الله...

سلام!

+

و شما چه می‌دانید لذتِ دوباره ایستاده نماز خواندنِ مامان چه‌قدر است...؟


پ.ن:

لذت‌ش بسیار است.

مامان، امروز بعد از ۲ ماه و ۲ روز نماز مغرب و عشایش را ایستاده خواند.

و من ایستادم و همه‌ی طول نماز نگاه‌ش کردم.

مامان، گچ پایش را باز کرد.

مامان، دیگر پانسمانی روی زخمِ پاش نیست.

زخم‌ش به هم آمده. استخوان‌هاش جوش خورده. عضله‌اش ترمیم شده. عصا را گذاشته کنار.

حالا خودش بلند می‌شود و وضو می‌گیرد. و وضویش دیگر جبیره نیست...

حالا خانواده از شرِ دست‌پخت من خلاص شده‌اند و مامان باز غذای خانه را درست می‌کند.

حالا خودش راه می‌رود. خودش به گل‌ها آب می‌دهد. خودش صبح‌ها پرده‌‌ی آشپزخانه را می‌کشد.

الحمدلله...

کاش همه‌ی مامان‌ها دوباره مدیریت اوضاع خانه را به دست می‌گرفتند.

کاش نمازِ همه‌شان باز ایستاده می‌شد...




روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۹/۱۶
فاء

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی